سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دریا اگر باشد دلت .......

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حالا ببین کی بهت گفتم!!!

نمیدونم از کجا بنویسم!
از چی بنویسم.
اینقدر حرف نگفته غمناک تو دلم مونده که غم باد گرفتم.
ظاهرمو نیگا نکن که تا میبینمت لبام تا بناگوشم کش میاد! اینم از خاصیت ماهیچه هاست و حضور بانمکت و دوری مون.
(اووووووووووووف)
تا میام بنویسم یکی میگه : هوی خانومی دس نیگر دار!!!(میبینی چقده با ادبه؟!!) تو داری برا یه دونه و نصفی آدم!!! (بل کمتر) که میان وبلاگتو میخونن مینویسی نه برای یه متکلم وحده!
راستم میگه. این جور حرفا رو باید بذاری دم کوزه و آبشو بخوری. اینکه بیای بگی داری غمباد میگیری نه تنها به درد هیشکی نمیخوره که به درد خودتم نمیخوره. چون به قول روانشناسا اینکه آدم به غمهاش زیاد فکر کنه اونا رو بزرگشون میکنه.

سفر به گرای 270 درجه رو تازه خوندم....دلم برا علی ش تنگ شده(هان؟ چیه؟ چرا رگای گردنت زده بیرون؟ علی ِ بابا! علی آقای خودمون. همون علی ِ داستان سفر به گرای 269+1 درجه! همون علی که ....ای بابا!! ببین چجوری میخواد کل داستانو مفت مفت براش بنویسم! برو بچه. برو تنبل نباش! یه کتاب 260 صفحه ای که اینقد چک و چونه نداره!!). علی اسم دلتنگ کننده ایه. مث ماه رمضون ...
دلم برا روزه های سال اولم تنگ شده. چقدر با ذوق سحرا بیدار میشدم. چقدر با ذوق دعای سحر که خیلی هم به نظرم بلند میومدو میخوندم. چقدر سریالاشو نگا نمیکردم (البت اگه داشته). چقدر ...

آدم بده ی زندگیم شدم. اونقدر بد که دیگه دلم نمیاد بخوابونم تو گوش خودم. دلم نمیاد داد بزنم سر خودم.

خودش باید دستمو بگیره ببردم بالا. از کجا؟ حتما از نردبونای ترقی که میخوام یکی یکی طی بکشمشون!!
نه بابا! ازین چاله چوله های مزخرفی که واسه خودم کندم و افتادمم توش. افتادنی!
( یاد عربی امسالمون بخیر! میگفت نباید در ترجمه ی مفعول مطلقها اینجوری بنویسیم.مثلا در ترجمه ی آیه ی « کلّم الله موسی تکلیما» نباید بنوسیم خدا با موسی سخن گفت گفتنی! باس بنویسیم: خدا با موسی، قطعا سخن گفت. چقدرم که من یاد گرفتم!
:D)

دلشو شیکوندم بد رقم. جوونیه و هزار خریّت!
(زبان فارسی مون هم میگفت نگین خریّت بگین خر بودن!!!!)آخه من نمیدونم خریّت که دیگه فارسی و عربی سرش نمیشه!!!

آخی روزگار. این که میگن در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبریست، آتیش میزنه به جونم.
قربون مهربونیاش برم . فدای لطف و کرمش. چاکرشم در بست! اصلا چمنشم*! مطمئنم که دستمو میگیره. ایمان دارم بهش. از خریّت هم درم میاره. بهت قول میدم بیشتر از الان شرمنده ام میکنه.

حالا ببین کی بهت گفتم!!!

*اینم برا اونایی که خیلی پاستوریزه ن : چمنتم مخفف عبارت عقشولانه ی چاکرتم مخلصتم نوکرتمه!!!!

پ.ن : راستی به نظرت اگه الان حضرت موسی اینجا بودن با این طرز حرف زدنم مرتد اعلامم میکردن؟