توي متني که نوشته بودين يه نکتهاي خيييييلي توجّه منو به خودش جلب کرد، و اون تکرار عبارتِ «فقط چهار ساعت گريه کنيد، نه بيشتر» بود؛ و به نظر من، مسألهاي که شکوه اين عبارت رو به حدّ اعلي رسوند، اين بود که اتّفاقاً آخرين جملهي متن هم همين عبارت بود. اين دوتا عامل دست به دست همديگه داده بودن تا من متنتون رو «يه متن حرفهاي» بدونم.
و جالبه که اين طرز نوشتن باعث شده که متن، حتّي با وجود اين که توش از طنز هم استفاده شده، به من يه حسّ عميق القا کنه...همون حسّ «غم»!