برای او که سجده گاهش مهر عشق بود!
عاشوراى حسینى، کتاب سرخى بود که «تفسیرناب» آن از زبان امام سجاد تراوید. او با اسارت خویش، آزادى را تفسیر کرد و با خطبههایش سرود بیدارى خواند.
امام سجّاد(ع)، بازمانده آن روز سرخ بود و شاهد آن عصر فاجعه و قساوت.
«صحیفه سجادیه»اش، نابترین دعاهاى عارفانه را در بردارد.
هنوز هم ترنم عاشقانه این «زبور آل محمد»، بر زبان اهل دل است. زمان پر از زمزمههاى سجادى است.
امام سجّاد(ع)، پاسدار «وحىنبوى» و «خطعلوى» و «شورحسینى» بود.
در عصر «نتوانستن»ها، جامعه را به «قدرت دعا» توجّه داد.
نیایش، سلاح او در مبارزه فرهنگى و سنگر او در دفاع از حق و اهلبیت بود.
او که در برابر خدا، «سجّاد» بود، هرگز در برابر ظالمان، سرِ تسلیم فرود نیاورد و چهره بر درگاه ارباب قدرت نسود.
بندى که بر دست و پایش بود، نشانه «آزادى در اسارت» بود و خطبهاى که در کوفه و شام خواند، جلوه مکرّر فصاحت علوى در کلام زینالعابدین بود.